إلهی، چون تو حاضری ...

إلهی، چون تو حاضری چه جویم، و چون تو ناظری چه گویم؟

إلهی، وای بر من اگر ...

إلهی، وای بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم!

إلهی، شأن این کلمۀ کوچک ...

إلهی، شأن این کلمۀکوچک که به این علوّ و عظمت است، پس «یا علی یا عظیم»، شأنِ متکلّمِ این همه کلمات شگفت لاتتناهی چون خواهد بود؟

إلهی، از پای تا فرقم ...

إلهی، از پای تا فرقم، در نور تو غرقم. «یا نورَ السموات و الأرض، أنعَمْتَ فَزِدْ!»

إلهی، ما همه بی‌چاره‌ایم و ...

إلهی، ما همه بی‌چاره‌ایم و تنها تو چاره‌ای، و ما همه هیچ کاره‌ایم و تنها تو کاره‌ای.

إلهی، چگونه خاموش باشم که ...

إلهی، چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است، و چگونه سخن گویم که خِرَد مدهوش و بیهوش است.

إلهی، سالیانی می‌پنداشتم که ...

إلهی، سالیانی می‌پنداشتم که ما حافظ دین توایم، «أستغفِرُکَ اللهُمَّ !» در این لیل‍ة الرّغائب 1390 ه.ق. فهمیدم که دین تو حافظ ماست، «ألحمدک اللهُمّ!».

إلهی، «یا مَن یعفو عن الکثیر ...

إلهی، «یا مَن یعفو عن الکثیر و یعطی الکثیر بالقلیل»، از زحمت کثرتم وا رَهان، و رحمتِ وحدتم ده!

إلهی، راز دل را نهفتن دشوار است ...

إلهی، راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر

الهی به حق خودت حضورم ده ...

إلهی، به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده!